سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بسم الله الرحمن الرحیم

صفحه خانگی پارسی یار درباره

اسرار نماز از نگاه بهجت عارفان

اسرار نماز از نگاه بهجت عارفان
 

نماز به عنوان رکن اصلی و ستون دین است که بزرگان و عارفان نیز باعلم به بزرگی و عظمت این فریضه الهی سخنانی را بیان که در اینجا بیانات آیة الله بهجت(ره) که از سخنان این عالم ربانی و عارف حقیقی جمع آوری و ارائه می گردد.

بیانات سراسر حکمت وعرفان آیة الله بهجت(ره) در باب نماز که از لابلای سخنرانی ها،کتاب ها و فیلم های موجود جمع آوری و به حضورتان تقدیم می گردد.

- نماز، بالاترین وقت ملاقات و استحضار و حضور در محضر خدا است... نماز برای خضوع و خشوع جعل(قرار داده) شده است با همه مراتب خضوع و خشوع.(1)

- نماز، جامی است از اَلَذّ لذایذ [لذّت بخش‎ترین لذتها] که چنین خمری خوشگوار در عالمِ وجود نیست!(2)

- نماز، اعظم مظاهر عبودیّت است که در آن، توجه به حقّ می‎شود.(3)

- تمام لذت‎ها روحی است؛ و آنچه از لذات که در طیب [عطر] و یا از راه نساء به صورت حلال تکوینا ً مطلوب است، بیش از آن و به مراتب بالاتر، در نماز است.(4)

- قُرب، مراتبی دارد و بالاترین آنها لقاء است. و هر مرتبه از مراتب قُرب را مقرّبی است که بالاترین آنها نماز است.(5)

- نماز، عروج مؤمن است و عروج، مستلزم قرب و لقاء است... مؤمن بعد از لقای او، نه تنها به سراغ حبشیّه [زن زشت، کنایه از غیر خدا] نخواهد رفت، که خیال او را هم نخواهد کرد.(6)

- ما عظمتی نداریم، همین اندازه عظمت داریم که می‎ایستیم؛ بعد همین را در رکوع، نصفه می‎کنیم؛ و بعد به سجده و خاک برمی‎گردیم.(7)

- شاید حکمت تکرار نماز - علاوه بر تثبیت - سیر باشد؛ به این نحو که هر نمازی از نماز قبلی بهتر، و نماز قبلی زمینه‎ساز نماز بعدی باشد.(8)

- قیام بنده در نماز، اظهار عبودیّت و سکون است، و این که هیچ حرکتی از خود ندارد؛ و سجود غایت خضوع است.(9)

- سؤال: اجمالاً بفرمایید حضور قلب، چگونه حاصل می‎شود؟

جواب: بسمه تعالی، اگر مقصود، حضور قلب است، با نوافل و عبادات مستحبّه تحصیل می‎شود و از آن جمله، تبدیل فرادا به جماعت است. تحصیل حضور قلب به این می‎شود که در اوقات غفلت به خود فشار نیاورد؛ و در اوقات حضور، اختیاراً آن را از دست ندهد.(10)

- سؤال: برای حضور قلب در نماز و تمرکز فکر، دستورالعملی بفرمایید؟

جواب: بسمه تعالی، در آنی که متوجه شدید، اختیاراً منصرف نشوید!(11) - اصلاح نماز، مستلزم اصلاح ظاهر و باطن و دوری از منکرات ظاهریّه و باطنیّه است. و از راه‎های اصلاح نماز، توسل جدی در حال شروع به نماز به حضرت ولی عصر(عج) است.(12)

- گوی سبقت را نماز شب‎خوان‎ها ربودند مخفیانه!(13)

- سؤال: برای توفیق نماز شب چه کنیم؟

جواب: با قرائت آیه آخر کهف و اهتمام به این امر اگر علاج نشد، تقدیم بر نصف می‎شود [قبل از نیمه شب به جا آورده می‎شود.](14)

- سؤال: در نماز شب و سحرخیزی، قدری کسل هستم، لطفاً راهنمایی فرمایید؟

جواب: بسمه تعالی، کسالت در نماز شب به این رفع می‎شود که بنا بگذارید هر شبی که موفق (به خواندن آن نشدید)، قضای آن را به جا آورید.(15)

- از آیِه شریفه «اِنَّ الصَّلاةَ تَنهَی عَن الفَحشآءِ وَالمُنکَرِ (عنکبوت/45) نماز، انسان را از کارهای زشت و ناپسند باز می‎دارد.» استفاده می‎شود که (لا صَلاةَ لِمَن لایَنتَناهی عَن الفَحشاءِ وَالمُنکَر؛ کسی که از کارهای زشت و ناپسند خودداری نمی‎کند، واقعاً نمازش نماز نیست!)(16)

- این احساس لذت در نماز، یک سری مقدمات خارج از نماز دارد، و یک سری مقدمات در خود نماز. آنچه پیش از نماز و در خارج از نماز باید مورد ملاحظه باشد و عمل شود این است که: انسان گناه نکند و قلب را سیاه و دل را تیره نکند.

معصیت، روح را مکدّر می‎کند و نورانیّت دل را می‎برد. و در هنگام خود نماز نیز انسان باید زنجیر و سیمی دور خود بکشد تا غیر خدا داخل نشود یعنی فکرش را از غیر خدا منصرف کند.(17)

- یکی از عوامل حضور قلب این است که: در تمام بیست و چهار ساعت، باید حواسّ (باصره، سامعه و ...) خود را کنترل کنیم؛ زیرا برای تحصیل حضور قلب، باید مقدماتی را فراهم کرد! باید در طول روز، گوش، چشم و هم چنین سایر اعضا و جوارح خود را کنترل کنیم!(18)

- اگر بدانیم اصلاح امور انسان به اصلاح عبادت، و در رأس آنها نماز است، که به واسطه خضوع و خشوع و آن هم به اِعراض از لَغو محقّق می‎شود، کار تمام است!(19)

- همین نماز را که ما با تهدید به چوب و تازیانه و عقوبت جهنمی شدن در صورت ترک آن، انجام می‎دهیم، آقایان [اولیاء] می‎فرمایند: از همه چیز، لذیذتر است!(20)

- همین امور ساده و آشکار مثل نماز، بعضی را بر سماوات می‎رساند، و برای عده‎ای هیچ خبری نیست! برای بعضی اعلی علّیّین است، و برای بعضی هیچ معلوم نیست که آیا این معجون، شور است و یا شیرین!(21)

- سؤال: می‎خواهم در نماز، تمام اذکار را درک کنم و بفهمم، و آن نور را درک کنم و ببینم تا با آن نور حرکت کنم.

جواب: بسمه تعالی، با شرایط حضور قلب، اعمالتان را انجام بدهید؛ در پاداش چه خواهند کرد، به ما مربوط نیست!(22)

- سجده، غایت خضوع است؛ یعنی ما هیچ و در پیش تو خاک هستیم.(23)

- سؤال: برای این که در انجام فرمان الهی مخصوصاً نماز، با خشوع باشیم، چه کنیم؟

جواب: در اول نماز، توسل حقیقی به امام زمان(عج) کردن که عمل را با تمامیّت مطلقه [به طور کامل] انجام بدهید.(24)

- سؤال: مستدعی است جمله کوتاه و رسایی درباره نماز، مرقوم فرمایید که نصبُ العین ما قرار گیرد.

جواب: بسمه تعالی، از بیانات عالیه در فضیلت نماز در مرتبه عُلیا، کلام معروف از معصوم (علیهم‎السلام) است: (الصَّلاةُ مِعراجُ المُؤمِن؛ نماز، معراج مؤمن است.) برای کسانی که یقین به صدق این بیان نمایند و ادامه دهند طلب این مقام عالی را ...(25)

- اگر کسی با وجود این همه مشوِّقات از قرآن و اخبار برای سیر و کمال، از آنها بهره‎مند نشود، در عقل او خلل است... نماز خواندن برای اهلش مانند حلوا خوردن است؛ لذا از نماز خواندن، خسته نمی‎شوند.(26)

- در کلمات امیرالمؤمنین علی(علیه‎السلام) نیز آمده است: (وَاعلَم اَنَّ کُلَّ شَیءٍ مِن عَمَلِکَ تَبَعٌ لِصَلاتِکَ؛ بدان که تمام اعمالت، تابع نماز می‎باشد.) مشاهده کرده‎ایم که علمای بزرگ در حال نماز، عجیب و غریب بودند، به گونه‎ای که گویا آن انسانِ خارج از نماز نیستند!(27)

- از حدیث «تَنَعَّمُوا بِعِبادَتی فی الدُّنیا فَاِنَّکُم تَتَنَعَّمُونَ بها فی الآخِرَة: در دنیا به عبادت من متنعّم شوید، زیرا در آخرت، به همان متنعّم خواهید بود.» بر می‎آید که عبادات، قابلیّت تنعّم را دارد؛ ولی ما عبادات را به گونه‎ای به جا می‎آوریم که گویا شلاّق بالای سرِ ما است... گویا داروی تلخی را از روی ناچاری می‎خوریم.(28)

- سؤال: گاهی اوقات در عبادات، ریا می‎کنم و بعداً سخت رنج می‎برم؛ علاج آن چیست؟

جواب: بسمه تعالی، علاج، این است که ریا بکند؛ ولی اگر در مقابل شاه و گدا است، ریا برای شاه بکند؛ «فَافهَم اِن کُنتَ مِن اَهلِه؛ این نکته را دریاب، اگر اهلش هستی!»(29) - معیار اصلی، نماز است. این نماز، بالاترین ذکر است، شیرین‎ترین ذکر است، برترین چیز است... همه چیز تابع نماز است؛ باید سعی کنیم این نماز را حسابی درستش کنیم... وقتی نماز درست شد، با حال گشت، انسان آدم شده است. بالاخره محک، نماز است!(30)

- وقتی بنده از پیشگاه مقدس حضرت حق باز می‎گردد، اولین چیزی را که سوغات می‎آورد، سلام از ناحیه او است. در دعای مسجد کوفه آمده است: «اَللهُمَّ اَنتَ السَّلامُ، وَ مِنکَ السَّلامُ، وَ اِلیکَ یَرجِعُ، وَ یَعُودُ السُّلامُ، حَیِّنا رَبَّنا مِنکَ السَّلام؛ خداوندا، تو خود سلامی و سلام از ناحیه تو است و به سوی تو باز می‎گردد. پروردگارا، ما را به سلام از ناحیه خود تحیّت گوی!(31)

- چقدر تناسب دارد تکبیر برای ورود به نماز، و تسلیم برای خروج از آن! ... در تکبیر، اکبر مناسب است... یعنی تمام امور دنیا و همه بزرگ‎ها را کنار بگذارید، چون خداوند متعال اکبر است... نمازگزار، با تکبیر، در حرم الهی وارد می‎شود؛ ولی ما چه می‎دانیم که اینها یعنی چه! در روایت است که: «لَو عَلِمَ المُصَلِّی مایَغشاهُ مِن جَلالِِ الله، لَمَا انفَتَل عَن صَلاتِه؛ اگر نمازگزار می‎دانست که از جلال الهی چه چیزهایی او را فرا گرفته است، هرگز از نماز روی برنمی‎گرداند!»(32)

- ذکر خدا در حال نماز، بهترین ذکر است؛ چون نماز به منزله کعبه است؛ و نمازگزار در کعبه و حرم امن الهی داخل شده و بنا گذاشته است که از باب تکبیر، داخل و از باب تسلیم، خارج شود.(33)

- در جایی دارد که: خدا منّت گذاشته که امر فرموده است مخلوق، با خالق خود خلوت کند و این منافاتی ندارد که در مرآی مردم باشد. کانّه وقتی بنده با خدا خلوت می‎کند، خالق هم با او خلوت کرده است!(34)

- بلی می‎شود انسان در نماز دست به دعا بردارد و بگویید: «اَللهُمََّ ارزُقنِی زَوجَةً صالِحَةً؛ خداوندا، زن شایسته‎ای را روزی من کن!» یا بگوید: «اَللهُمََّ ارزُقنِی وَلَداً باراً؛ خداوندا، فرزند نیکوکاری را روزی من کن!»(35)

منبع : گروه دین و اندیشه تبیان

پی‎نوشت‎ها:

1- در محضر بهجت، ج1، ص222 . 2- در محضر بهجت، ج1، ص222 .

3- در محضر بهجت، ج2، ص 377. 4- در محضر بهجت،ج2، ص392.

5- نکته‎های ناب، ص 78. 6- نکته‎های ناب، ص82 .

7- نکته‎های ناب، ص83 . 8- نکته‎های ناب،ص81 .

9- نکته‎های ناب، ص83 . 10- به سوی محبوب، ص62 .


11- به سوی محبوب، ص63 . 12- به سوی محبوب، ص64 .


13- به سوی محبوب، ص68 . 14- به سوی محبوب، ص77 .


15- به سوی محبوب، ص77 . 16- در محضر بهجت،ج2، ص83 .


17- برگی از دفتر آفتاب، ص133 . 18- برگی از دفتر آفتاب، ص133.


19- برگی از دفتر آفتاب، ص139. 20- در محضر بهجت، ج1، ص122 .


21- در محضر بهجت، ج1، ص283 . 22- به سوی محبوب، ص62 .


23- فیضی از ورای سکوت، ص77 . 24- به سوی محبوب، ص63 .


25- به سوی محبوب، ص64 . 26- نکته‎های ناب، ص82 .


27- در محضر بهجت، ج1، ص92 . 28- در محضر بهجت، ج1، ص350.


29- به سوی محبوب، ص70 . 30- در خلوت عارفان، ص103 .


31- نکته‎های ناب، ص83 . 32- نکته‎های ناب، ص84 .


33- نکته‎های ناب، ص84 . 34- نکته‎های ناب، ص88 .


35- فریادگر توحید، ص 213 .